چگونه به بهترین نحو تدریس کنیم؟
تدریس یکی از کارهایی است که همه ما بطور ناخودآگاه در طول زندگی آنرا به نحوه مختلف انجام می دهیم و برای موفقیت در تدریس عوامل مختلفی را باید در نظر داشته باشید.
اگر سوال چگونه تدریس کنیم برای شما هم مطرح است باید از جنبه های مختلفی تلاش کنید عملکرد خوبی داشته باشید. اولین عامل و پارامتر مهم این است که دروسی را تدریس کنید که عملکرد شما در آن دروس خوب باشد.
مثلا اگر خودتان به تدریس ریاضی بیشتر علاقه دارید و از یادگیری، آموزش و درس دادن ریاضی لذت می برید بهتر است در همین زمینه کار خودتان را ادامه دهید و مثلا سراغ تدریس زبان انگلیسی نروید.
البته این بدان معنی نیست که فقط در یک زمینه فعالیت داشته باشید و فقط یک درس را ارائه نمائید. می توانید همزمان چند درس را هم ارائه کنید ولی به هر حال از بین همان چند درس هم بیشتر فعالیت خودتان را حول و حوش درسی متمرکز کنید که در آن درس خودتان بهتر هستید و از تدریس آن لذت می برید.
معمولا علاقه به یک درس با تسلط بر آن همزمان اتفاق می افتد. وقتی به درسی علاقه دارید چون خودتان قبلا هم آن را خوب خوانده اید معمولا تسلط خوبی هم بر آن درس دارید. خلاصه اینکه برای خوب تدریس کردن و موفق بودن در کار تدریس بهتر است در انتخاب دروس تدریسی خودتان هم دقت لازم را به خرج دهید.
مهارت تدریس در زندگی هر کسی میتواند کارامد باشد؛ بنابراین برای همهی ما لازم است بدانیم چگونه تدریس کنیم. اگر احساس میکنید در برقراری ارتباط، رساندن منظورتان به دیگران، یا مطرحکردن خواستههایتان به گونهای که مورد توجه واقع شوند مشکل دارید، ممکن است دانستن این روشها برایتان مفید باشد.
چگونه خوب تدریس کنیم؟
برای ارائه یک تدریس خوب و مناسب و به منظور موفقیت در تدریس مواردی را باید مد نظر داشت. به عنوان مثال قبل از شرکت در کلاس تدریس و تدریس خصوصی درس مورد نظر را مطالعه کنید.
با مطالعه دروس تدریسی می توانید بر درس مورد نظر خودتان مسلط شده و در کلاس تدریس و تدریس خصوصی به بهترین وجه مطلب را ارائه کنید. با بالا بردن تسلط خودتان بر مطالب تدریسی، به شکل بهتری هم می توانید مطالب را بیان کنید و مطالب به دردبخورتر را هم ارائه خواهید کرد.
اگر می خواهید روز به روز در کار تدریس موفق تر باشید و درآمد بالاتری کسب کنید بدنبال راهکارهایی باشید که درسهای مورد نظرتان را بهتر ارائه کنید و برای شاگردانتان کلاسهای مفیدتری برگزار کنید.
همچنین دروسی را تدریس کنید که به آن علاقه دارید. درسهایی را تدریس کنید که خودتان هم از تدریس انها لذت می برید. به عنوان مثال اگر به تدریس ریاضی علاقه دارید، کلاس هایی را قبول کنید که در زمینه آموزش و تدریس ریاضی باشد. اگر خودتان به دروس تدریسی علاقه داشته باشید در تدریس و آموزش انها موفق تر هم عمل خواهید کرد.
نکته دیگر این است که باید در کلاسهای تدریس هم درس بدهید و هم مسئله حل کنید. در کلاسهای تدریس گروهی یا تدریس خصوصی به صورت ترکیبی عمل کنید. هم درس را ارائه کنید و هم تمرین و مسئله حل کنید.
به این ترتیب شاگردهای شما هم درس را بهتر یاد می گیرند و هم کلاس های متنوع و جذابتری خواهید داشت. بسیاری از اوقات شاگردان شما خود درس را یاد نمی گیرند ولی با حل تمرین و یکی دو مثال می توانند در آموزش آن موفق باشند.
بر پایه این گزارش موضوع دیگر ان است که باید برای زمانهای بین جلسات تدریس و تدریس خصوصی به شاگردانتان تمرین و مسئله بدهید. برای بسیاری از دروس مانند ریاضی و فیزیک حل تمرین و مسئله ضروری است.
به دانش آموزانتان تمرین و مسئله بدهید و از آنها بخواهید در زمانهای بین جلسات تدریس تمرینات را حل کنید. خودتان تمرینات را بررسی نموده و راه حل صحیح آن را ارائه دهید. برای دروس دیگر مانند زبان و عربی و زیست هم در بین جلسات تدریس از شاگردانتان بخواهید که دروس را مرور نمایند.
در طول ترم زمان بیشتری برای یادگیری وجود دارد. با برگزاری کلاسهای تدریس خصوصی در طول ترم شاگردهای شما با احتمال بیشتری نتیجه می گیرند و خود شما هم در کار تدریس موفق تر خواهید بود.
مشکل بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان این است که مطالعه دروس و برگزاری کلاسهای تدریس خصوصی را به ایام امتحانات موکول می کنند. شما به شاگردان خودتان توصیه کنید که کلاسهای تدریس خصوصی را زودتر شروع کرده و در طول ترم هم درس بخوانند.
راهکارهایی برای تدریس موفق
مشخص شده است که معیار تدریس خوب در تمام دنیا یکسان است. حتی با تکیه بر محصولات آموزشی جدید، روشهای جدید، مطالعات اجتماعی و یا ترکیبی از هر سه، سرفصلهای اصلی و بسیاری از تکنیکها یکسان هستند. آیا برای یادگرفتن آمادهاید؟ پشت میز بنشینید و دفتریادداشتتان را باز کنید.
برای تدریس موفق محور اصلی شاگردان هستند
بعضی از آموزگاران، خود را دانشمندان برگزیدهای میدانند که وظیفه دارند شاگردان تهی از علم را، از دانششان بهرهمند کنند. این تصور اشتباه است. برای بعضی از آموزگاران سخت است که درک کنند محور اصلی آموزش آنها نیستند.
بله، کمی غیرمنطقی به نظر میرسد. اما منظور این نیست که آموزگاران اصلا مهم نیستند، منظور این است که به جای پرسیدن: «امروز قرار است چه کار کنم؟» باید بپرسند: «شاگردان من امروز قرار است چه کار کنند؟»
برای تدریس موفق شاگردانتان را بشناسید
برای اینکه ببینید چگونه تدریس کنیم، تسلط بر مباحثی که آموزش میدهید، کافی نیست. باید کسانی را که به آنها آموزش میدهید نیز بشناسید؛ استعدادهایشان، تجربیات گذشتهشان، و نیازهایشان را دریابید. در غیر این صورت نمیتوانید بفهمید آنها در حال حاضر چه چیزهایی میدانند و نیاز دارند چه چیزهایی بیاموزند.
برای تدریس موفق محیطی امن فراهم کنید
اگر آموزگار محیطی امن فراهم کند، ریسکپذیری شاگرد افزایش مییابد دانشآموزان باید از آنچه که نمیدانند آگاه باشند، خطر کنند و دربارهی آنچه که فکر میکنند میدانند، دوباره فکر کنند. این کار ممکن است برای هرکسی ناراحتکننده یا حتی ترسناک باشد. اندکی ملایمت میتواند بسیار مفید باشد.»
فورمن، دبیر برگزیدهی کشور در سال ۲۰۰۱ میگوید: «کارهایی از قبیل قرار دادن تخت و زیرانداز در گوشهای از کلاس، یا تزئین دیوارها با کاردستیهای دانشآموزان (به عقیدهی او فضای کلاس متعلق به آنهاست.) محیطی آموزشی فراهم میکند که از نظر عاطفی، ذهنی، و روانشناسی امن است.»
فورمن اضافه میکند: «اگر حال دانشآموزی خوب نباشد، برایش چای نعناع تهیه میکنم، اگر گرسنه باشد به او غذا میدهم. این کارها ممکن است آسان و پیشپاافتاده باشند، اما حاوی پیام مهمی هستند.
دانشآموزان باید بدانند که میتوانند به معلمشان اعتماد کنند.» یکی دیگر از قوانین فورمن این است: «کنایهزدن در کلاس ممنوع». به گفتهی او، کنایهزدن در دانشآموز این ترس را ایجاد میکند که شما میخواهید او بد به نظر برسد.
برای تدریس موفق باید اشتیاق داشته باشید
آموزگاران بزرگ در کنار هدف، اشتیاق هم دارند .تفاوت بین آموزگار خوب و آموزگار عالی در مهارتهای علمی نیست، تفاوت آنها در میزان اشتیاقشان است. اشتیاقی که به مبحث آموزشی و تدریس دارند. اگر آموزگاری اشتیاق داشته باشد، اشتیاق به شاگردش هم منتقل میشود.
برای تدریس موفق باید اشتیاق یادگیری را تحریک کنید
آموزگار باید به شاگرد نشان بدهد که واقعا به یاد گرفتن نیاز دارد تام مککارتی (Tom McCarty)، رئیس خدمات مشاورهی دانشگاه موتورولا (Motorola)، با تدریس به بزرگسالان به یک ضربالمثل قدیمی پی برده است: «از تو حرکت، از خدا برکت!»
بعضی از افرادی که در کارگاه بهبود رفتار شش سیگما حاضر میشوند آماده نیستند، زیرا فکر نمیکنند به بهبودی نیاز داشته باشند. آنها فاصلهی بین آنچه که هستند و آنچه که میخواهند باشند را نمیبینند.
اولین هدف مککارتی، آگاهکردن آنان از این فاصلهی موجود است. او ابتدا از مدیران گروهها میپرسد: «آیا تیم شما پاسخگوی توقعات مشتریان هست؟» و هنگامی که یکی از مدیران پاسخ میدهد: «البته که هست» مککارتی از همهی اعضای تیم میخواهد چهار نمونه از مهمترین اولویتهای مشتریان را روی کاغذ بنویسند و به دیوار بزنند تا همه بتوانند بخوانند.
او میگوید: «اگر گروهی ۱۵ عضو داشته باشد، شما ۶۰ اولویت متفاوت دریافت میکنید. هنگامی که مدیران این را با چشمان خود ببینند، به من رو میآورند و میپرسند: «اوه! میشود لطفا به ما کمک کنی؟»
برای تدریس موفق مباحث را واضح شرح دهید
اگر نمیتوانید مبحثی را ساده بیان کنید، دستکم واضح بیانش کنید یکی از مهمترین ویژگیهای یک آموزگار عالی، توانایی تجزیهی مفاهیم پیچیده و قابلفهمکردن آنهاست.
گری گریتس (Gary Grates)، رئیس کارشناسان روابط داخلی جنرال موتورز (General Motors)، میگوید: «این روزها مدیران نیز به این توانایی نیاز دارند.» در واقع او عقیده دارد ارتباطات جوهرهی آموزش و آموختن است.
گریتس میگوید: «بزرگترین دغدغهی مدیران این است که مردم حرف آنها را بفهمند. چه در رابطه با بورس سهام، شرکا و مشتریان، چه در رابطه با کارمندان، مردم باید داستان سازمان شما را بدانند.
آنها باید بدانند نقاط قوت سازمان شما چیست. چرا این تغییرات را اعمال میکنید. چگونه کار میکنید و چگونه فکر میکنید. در غیر این صورت شما اعتبار، فروش، موقعیتهای تازه، یا کارمندانتان را از دست میدهید. به همین دلیل توانایی خوب بیانکردن مهم است.»
برای تدریس موفق انعطاف پذیر باشید
بدون اینکه به اعتبارتان آسیب بزنید، انعطافپذیری را تمرین کنید از نظر بعضی از مردم، یک معلم یا مدیر باید به گونهای ظاهر شود که انگار پاسخ تمام سؤالات را میداند و هر نشانهای از انعطافپذیری یا بیاطلاعی، یک نقطهضعف است.
پارکر پالمر (Parker Palmer)، نویسندهی کتاب «شجاعت تدریس؛ سیاحت چشمانداز درونی زندگی یک معلم، ۱۹۹۷» میگوید: «کسانی که چنین عقیدهای دارند، بدترین آموزگاران هستند.»
گاهی اوقات ممکن است «نمیدانم» بهترین پاسخ یک آموزگار باشد. زیرا با این پاسخ به جای از دست دادن اعتبارش، اعتماد شاگردانش را بهدست میآورد و اعتماد زیربنای روابط سازنده است.
پالمر میگوید: «همهی ما میدانیم هیچکس کامل نیست. پس به افرادی که پشت نقاب «من همه چیز را میدانم» پنهان شدهاند اعتماد نمیکنیم؛ زیرا با ما صادق نیستند. افرادی عمیقترین روابط را با ما دارند که کشمکشهایشان را با ما در میان میگذارند.»
اعترافکردن به آنچه که نمیدانید، نشان میدهد شما هنوز در حال یادگیری هستید. نشان میدهد آموزگار در واقع هنوز جویای دانش است. مایک لون (Mike Leven)، رئیس سابق مهمانخانهی بینالمللی هالیدی و رئیس و مدیرعامل جدید سازمان ثبت آرا در ایالات متحده، میگوید: «برای مدیر یک سازمان، این عمل تعادل ظریفی ایجاد میکند.
اگر چیزهای زیادی ندانید ایرادی ندارد، در هر صورت مردم برای دانستن پاسخ سؤالات مشخصی به شما وابسته هستند. مطمئنا نمیخواهید مردم بگویند که چرا همچین کسی شرکت را اداره میکند؟»
برای تدریس موفق از صمیم قلب آموزش بدهید
بهترین روش آموزش، دستورالعمل خاصی ندارد. روش تدریس امری شخصی است و به شخصیت و جهانبینی آموزگار بستگی دارد. به عبارتی دیگر، همانگونه که پالمر میگوید: «ما آنچه هستیم را آموزش میدهیم.» آموزش نیازمند شجاعت کاوش در شخصیت افراد است.
به عقیدهی پالمر، اگر خودتان را کاملا نشناسید، نمیتوانید شاگردانتان را کاملا بشناسید، بنابراین نمیتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید. مردم ابتدا تلاش میکنند این کمبود را با روشهای زیرکانه جبران کنند، اما در نهایت به اهمیت آن پی میبرند.
برای تدریس موفق نکات مهم را تکرار کنید
اگر میخواهید کارمندانتان شرح مأموریت جدید یا استراتژی بازار را به خاطر بسپارند، باید بیش از یک بار برای آنها توضیح بدهید. ویلیام اچ. راستتر (William H. Rastetter)، که پیش از دستیابی به سِمَت مدیرعاملی صنایع داروسازی آیدک (Idec)، در هاروارد و امآیتی تدریس کرده است، میگوید:
«بار اول که چیزی را میگویید، شنیده میشود؛ بار دوم شناخته میشود و بار سوم آموخته میشود.» بنابراین چالش این است که راسخ باشید بدون اینکه قابل پیشبینی یا خستهکننده شوید. بهترین آموزگاران نکات تکراری را با استفاده از روشهای متفاوت بیان میکنند تا نو و جدید بهنظر برسند.
پیامی که کریگ ای. وتراب (Craig E. Weatherup)، رئیس و مدیرعامل کارخانه نوشیدنیسازی پپسی، همواره القا میکند: «آب معدنی بیشترین پتانسیل رشد را برای آیندهی شرکت به همراه دارد، نه نوشابه» بدون اینکه حرفهای تکراری زده باشد، شورای ۲۵ نفرهی مشاوره، مکررا توضیحات او را دربارهی این استراتژی شنیدهاند.
او میگوید: «باید اندکی تقلب کنید و ظاهر حرفتان را تغییر بدهید تا مردم فکر کنند قبلا آن را نشنیدهاند. من همیشه سعی میکنم شیوهی جدیدی برای صحبت در مورد آب پیدا کنم، اما پیام اصلی هیچگاه تغییر نمیکند؛ این مقوله برای موفقیت شرکت لازم است.»
برای تدریس موفق سؤالات خوب بپرسید
آموزگاران تأثیرگذار، میدانند که یادگرفتن در واقع کشف ندانستههاست و اینچنین اکتشافی، با سؤالپرسیدن آغاز میشود. منظور سؤالاتی که در قالب درس بیان میشوند یا سؤالات بله یا خیر که بحثی به دنبال ندارند، نیست. منظور سؤالاتی است که دری به سوی فهم عمیقتر میگشایند.
برای تدریس موفق بیش از اندازه اطلاعات ندهید
شما باید به مردم آموزش بدهید چگونه فکر کنند. آخرین کاری که باید انجام بدهید این است که بایستید و به مردم بگویید چهکار کنند، یا پاسخهایی را که میخواهند بشنوند، به آنها بگویید.
برای بهترین آموزگاران، تفکری که به رسیدن به پاسخ میانجامد بیشتر از خود پاسخ اهمیت دارد. بهترین مدیران به جای آنکه به مردم بگویند به چه چیز فکر کنند، به آنها کمک میکنند بیاموزند چگونه به تنهایی فکر کنند.»
برای تدریس موفق صحبتکردن را متوقف و شنیدن را آغاز کنید
وقتی بحث آموزش در میان باشد، کاری که انجام میدهید تقریبا به اندازهی حرفی که میزنید اهمیت دارد. زیرا شاگردانتان همواره شما را نظاره میکنند. گوش دادن یکی از راههایی است که میتوانید نشان بدهید به آنها اهمیت میدهید و به آنها علاقه دارید.
یادگیری مؤثر یک خیابان دوطرفه یا به عبارتی یک گفتگوی دو جانبه است، نه یک جانبه. آموزگاران ناشی پس از طرح سؤال به جای آنکه منتظر پاسخ یا واکنش مخاطب بمانند، سکوت را میشکنند.
به جای این کار مویر -مدیر کارآموزی اس سی جانسون- پیشنهاد میکند ۱۰ ثانیه صبر کنید. او میگوید: «اگر میخواهید آموزگار خوبی باشید، باید به سکوت عادت کنید. در همان لحظاتِ به ظاهر طاقتفرساست که برخی از سودمندترین اندیشهها پدید میآیند؛ آن را قطع نکنید.»
برای بهبود تدریس اجازه بدهید شاگردانتان به یکدیگر آموزش بدهند
شاگردانتان تنها از شما نمیآموزند؛ آنها از خودشان و دوستانشان نیز میآموزند. مرلین ویری (Marilyn Whirry)، دبیر سطح پیشرفتهی پایهی دوازدهم دبیرستان میراکاستا (Mira Costa)، واقع در ساحل منهتن کالیفرنیا، میگوید: «مثلث یادگیری اینگونه عمل میکند».
وی طرفدار تشکیل گروههای کوچک است. او از کتاب درسی برای گروهها سؤالی طرح میکند، و هر کس بخواهد صحبت کند، باید ابتدا به نفر قبل پاسخ بدهد. ویری، دبیر برگزیدهی کشور در سال ۲۰۰۰، میگوید: «به این صورت آنها به حرفهای یکدیگر گوش میکنند.
شاید دوستشان دیدگاهی داشتهباشد که به ذهن خودشان خطور نکردهاست و با در نظر گرفتن آن بتوانند پیشرفت کنند. مشاهدهی آن هیجانانگیز است.»
ویلیام راندو -مدرس دانشگاه ییل- این ایده را اندکی جلو برده است. او گروههای کوچکی تشکیل میدهد تا در زمینههای متفاوت مهارت کسب کنند، و سپس دانشجویان گروههای مختلف را با هم در یک گروه قرار میدهد تا آنچه را یادگرفتهاند به یکدیگر آموزش بدهند.
او میگوید: «این روش مسائلی را که در زندگی واقعی پیشمیآید شبیهسازی میکند. هنگامی که هر کس تنها بخشی از اطلاعات لازم را در اختیار داشته باشد، در یک زمان هم آموزگار و هم شاگرد خواهد بود.»
برای تدریس موفق برای همه از یک روش استفاده نکنید
آموزگاران خوب معتقدند همهی شاگردان میتوانند یاد بگیرند. همچنین درک میکنند هر کس روش یادگیری منحصر به خودش را دارد. بعضیها بصری هستند. برای بعضیها کار عملی مؤثرتر است. بعضی دیگر با خواندن بهتر میآموزند.
پس آموزگار باید یک روش چندجانبه در پیش بگیرد، چیزی شبیه این: ۲۰ دقیقه تدریس کند، پس از آن یک سؤال چندگزینهای پای تخته مطرح کند، از همه بخواهد پاسخ خود را بنویسند و به نوبت پاسخشان را برای همکلاسیشان توضیح بدهند، پس از چند دقیقه رأیگیری کند و ببیند هرکس کدام پاسخ را انتخاب میکند، در آخر از آنها بخواهد دربارهی انتخابشان توضیح بدهند. راندو این روش را «آموزش فعال» مینامد.
برای تدریس موفق هیچگاه تدریس را متوقف نکنید
آموزش مؤثر، به کیفیت رابطهی آموزگار و شاگرد وابسته است و با اتمام کلاس یا پایان روز کاری خاتمه نمییابد. کاپلینسکی استاد دپارتمان پیانوی جولیارد، میگوید: «من تلاش میکنم درگیر ساعات کاری نشوم، چنین برخوردی مانند این است که بگویید: «ساعاتی که اینجا هستید به شما اهمیت میدهم، اما پس از آن مزاحم نشوید.» یکی از مهمترین لازمههای تدریس، علاقه است.»